واکاوی یک تخریب…مدیرعامل فولاد خوزستان از تخریب مستقیم مناطق نفتخیز جنوب توسط رییس روابط عمومی فولاد چه اهدافی را دنبال می کند؟

چند صباحی است که رییس روابط عمومی شرکت فولاد خوزستان مستقیما به تخریب مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب در هفته نامه ی خود پرداخته است و این سوال را در ذهن همگان رقم زده است که مدیرعامل پروازی و غیر بومی شرکت فولاد که خود ظاهرا در یک قحط الرجال کامل!عضو هیئت مدیره شرکت های فراوانی
چند صباحی است که رییس روابط عمومی شرکت فولاد خوزستان مستقیما به تخریب مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب در هفته نامه ی خود پرداخته است و این سوال را در ذهن همگان رقم زده است که مدیرعامل پروازی و غیر بومی شرکت فولاد که خود ظاهرا در یک قحط الرجال کامل!عضو هیئت مدیره شرکت های فراوانی می باشد!!! چه اهدافی را دنبال می کند که به توسط رییس روابط عمومی شرکت خود و در هفته نامه ای که متعلق به رییس روابط عمومی فولاد می باشد به تخریب مستقیم و شخصی مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب پرداخته است …!
حال سوال اول…آیا این امکان وجود دارد که رییس روابط عمومی فولاد بدون إذن؛تمکین و هماهنگی با مدیرعامل فولاد خوزستان محمدرضامدرس خیابانی به تخریب شخصیت محبوب و موثری چون بیژن عالیپور که یکی از اسطوره های جنوب و خوزستان در دادن خدمات به مردم استان در دوران دفاع مقدس و صنعت نفت بوده است بپردازد؟!
که اگر اینگونه تصور کنیم شخصیت شغلی و استقلال مدیرعامل پروازی شرکت فولاد زیر سوال می رود که چگونه مدیرعامل شرکت فولاد که عضو انواع و اقسام هیئت مدیره های کشور می باشد قادر به کنترل رفتار کارکنان خود در جلوگیری از تخریب سایر مدیران استان با اهداف مشکوک و قابل تأمل نمی باشد؟!
وقتی به آقای مدرس خیابانی مدیرعامل فولاد به جهت تخریب کاملا شخصی و تهوّع آور از جانب رییس روابط عمومی فولاد تذکر و گوشزد میشود و ایشان قول می دهند که موضوع تکرار نخواهد شد ولی باز این تخریب های موهن و شخصی ادامه می یابد…دو موضوع را به ذهن متبادر می نماید…!
یک اینکه آقای مدیرعامل غیربومی فولاد قادر به کنترل نیروهای زیردست خود نیست و در شرکت فولاد خوزستان حکومت ملوک الطوایفی تشکیل گردیده است و مدیرعامل فولاد از هراس اینکه توسط رییس روابط عمومی خود به مانند تیتری که در پایین میبینید و قبل از رییس روابط عمومی شدن غلامرضا فروغی نیا زده شده است تخریب نشود مجبور به دادن پوئن و …به رییس روابط عمومی خود گردیده است!
دوم اینکه این تخریب ها مستقیما از سمت خود مدیرعامل فولاد و به قصد فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله و منحرف کردن اذهان عمومی از موضوعاتی چون عدم استخدام نیروهای بومی در شرکت فولاد در سالهای اخیر؛دوده های سرطان زای زیست محیطی حاصل از فعالیت شرکت فولاد و نیز عدم توجه به قوانین مسئولیت های اجتماعی توسط این شرکت می باشد
که با توجه به اینکه از لحاظ تیپ شخصیتی رییس روابط عمومی فولاد در سالهای اخیر و (بخصوص در نبرد معروف با مهندس اکبر لیموچی و پناه بردن ایشان به مکانی امن…!!!!در دفتر خود!) ابدا انسان شجاع و کنش گری نیست و در سال های اخیر این موضوع کاملا به همگان اثبات گردیده است همان گزینه ی دوم به اذهان متبادر میگردد
در غیر اینصورت چه دلیل و برهانی وجود دارد که رییس یک روابط عمومی با داشتن مسئولیت حقوقی منصب در فولاد خوزستان اینگونه هتاکانه و بی ادبانه به تخریب دیگر مدیران استان بپردازد؟!!!!
به موضوع که موشکافانه ترمی نگریم میبینیم در یک ماه اخیر رییس روابط عمومی فولاد مرتبا” به انتشار تصاویر مختلف شخصی و به قصد تمسخر از مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب پرداخته است؟!!؟
اینکه این موضوع تا چه حد غیر اخلاقی و چندش آور است یک سوی قضیه است اما در سوی دیگر در شرایطی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و کشور نیاز به افزایش تولید به قصد شکوفایی و پیشرفت اقتصادی کشور در دوران پسابرجام دارد آیا این کار که با قصد برهم زدن تمرکز شرکت ملی نفت و به حاشیه کشاندن مجموعه ی مدیران نفت و توسط مدیرعامل شرکت فولاد انجام می شود (چون ایشان کاملا از موضوع مطلع هستند اما بطور مشکوک و عجیبی تاکنون هیچ اقدامی در جهت کنترل و حتی یک تذکر به زیرمجموعه ی خود نداده اند!)از لحاظ استانی و ملی آب به آسیاب دشمن ریختن نیست؟!
در یکی از این تصاویر موهن و کینه توزانه ی منتشره روی جلد این هفته نامه مهندس بیژن عالیپور در حالی که با دستمالی مشغول پاک کردن صورت خود است نشان داده می شود…!آقای مدیرعامل فولاد خوزستان ! این تصویر مربوط به زمانی ست که در پتروشیمی آتش سوزی رخ داده بود و شخص بیژن عالی پور با تعصب و دلسوزی تمام نزدیکترین انسان به آتش و جلوتر از نیروهای عملیاتی و آتش نشانی خود ایستاده بود و حرم کشنده ی آتش و شدت گرما تا چند صدمتری افراد حاضر را فراری می داد…و بعد آیا انتشار تصویر این مرد بزرگ در حالی که داشت چهره ی خود را که از شدت گرمای وحشتناک آتش سوزی عرق کرده برد پاک میکرد…کار انسانی و شرافتمندانه ایست؟! آیا حضور شبانه روزی مدیری در این سطح در کنار آتش نشانان و سایر زحمت کشأن در این واقعه ی خطرناک باعث مباهات و افتخار است یا تمسخر؟!
بی شک خدمات ارزنده و شخصیت بزرگ و محبوب بیژن عالی پور در خوزستان و کشور در دوران دفاع مقدس و تحریم ها و افزایش تولید در دوران بسابرجام به گونه ایست که اگر ایشان قدم بردارند ده ها نفر مانند مدیرعامل فولاد و رییس روابط عمومی ایشان در جا پای ایشان گم و محو می شوند
آیا اگر از امروز رسانه های حامی نفت به جستجو در زندگی شخصی مدیرعامل فولاد بپردازند و عکاس های مختلف به اخذ تصاویر از ایشان در صحنه های مختلف و غیرعادی که در طول زندگی روزمره شاید بسیار هم رخ بدهند! از ایشان روی جلد بیشمار مجلات؛روزنامه ها و جراید حامی نفت و پایگاه های خبری نفت بپردازند؟! کار اخلاقی و صحیحی می باشد؟!
البته از این پس رسانه های استان و مطبوعات با توجه به اینکه فولاد مجموعه ایست که متعلق به خوزستان است و قطعا باید توسط یک مدیر بومی توانمند که لااقل زیرمجموعه ی فولاد از وی حرف شنوی و دستورپذیر باشند اداره شود خواهند پرداخت و موضوعات حساسی چون محیط زیست و آبهای شربی که توسط شرکت فولاد آلوده می شوند؛عدم استخدام جوانان تحصیلکرده ای که اکثرا جزء خانواده ی فولاد نیز می باشند و نیز سرمایه گذاری شرکت فولاد خوزستان در استان های دیگر مانند ساخت جاده ی ۶۵کیلومتری الموت به قزوین که تماما با سرمایه گذاری شرکت فولاد خوزستان رخ داده است خواهند پرداخت و البته واکاوی این موضوع که آقای مدرس خیابانی در چند هیئت مدیره در کشور عضو هستند و چرا و چگونه ایشان می توانند همزمان تمام این هیئت مدیره ها را اداره و در جلسات آنان شرکت نمایند و نیز اینکه آقای مدرس خیابانی به عنوان مدیرعامل فولاد چه مراحل رشد و ارتقائی را تاکنون طی نموده اند و چرا مدیرعامل شرکت بزرگی چون فولاد تاکنون ناشناخته مانده و رسانه ها و ارباب جراید به بررسی و نقد عملکرد ایشان نپرداخته اند…و اینکه اصلا در مدتی که ایشان مدیرعامل فولاد خوزستان بوده اند چه عملکردی داشته اند و چه محاسنی برای خوزستان و مردم شریف استان داشته اند خواهند پرداخت
به شرکت فولاد خوزستان که می روی
برگ های سیاه درختان در مسیر…
با شما سخن ها می گویند..!
اگر اهل دل باشی…و بشنوی
آنها از سرطان می گویند..!
از آسم و نارسایی های کبد و کلیه کارگران بیچاره ی خوزستانی می گویند
برگ های سیاه از دوده از غم مردمانی می گویند که سرطان و بیماری های لاعلاج فولاد سهم آنها…
و کرسی های نرم و اتاق های مجهز و مبله و پرواز های چارتر و ویژه سهم مدیران غیر بومی و پروازی ست!
برگ های سیاه شده از دوده فریاد می زنند
که ما را دریابید…
ما نیز روزی “سبز” بوده ایم
بهزاد نیکو منش/٢٢ آبان ٩۵
برچسب ها :تخريب ، روابط عمومي فولاد خوزستان ، شركت فولاد خوزستان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰