کد خبر : 60
تاریخ انتشار : جمعه ۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۹

بابك طهماسبي : لزوم ترميم رابطه ي اصلاح طلبان با پيكره ي حاكميت نظام

بابك طهماسبي : لزوم ترميم رابطه ي اصلاح طلبان با پيكره ي حاكميت نظام

به تاريخ صدساله ي اخير ايران كه مينگريم مي بينيم كه بطور معمول احزابي بصورت ايجابي در طول تاريخ ايجاد شده اند و بعضي از آنها از قضا بسيار هم جدي؛تشكيلاتي و قوي هم كار كرده اند اما بعد از گذشت سال يا سالياني…به اضمحلال دچار گرديده اند…و اين موضوع امروز اسباب دلسردي مردم ايران

به تاريخ صدساله ي اخير ايران كه مينگريم مي بينيم كه بطور معمول احزابي بصورت ايجابي در طول تاريخ ايجاد شده اند و بعضي از آنها از قضا بسيار هم جدي؛تشكيلاتي و قوي هم كار كرده اند اما بعد از گذشت سال يا سالياني…به اضمحلال دچار گرديده اند…و اين موضوع امروز اسباب دلسردي مردم ايران و علي الخصوص طبقه ي دانشگاهي و آكادميك كشور براي عضويت در احزاب و لزوم كار حزبي را فراهم كرده است

فارغ از درست بودن يا غلط بودن مشي سياسي و ديدگاهي اين احزاب منقرض شده اگر به حزب توده و يا جبهه ي ملي كه از قوي ترين احزاب طول تاريخ ايران از لحاظ پيكره ي تشكيلاتي در زمان خود بوده اند كارشناسانه بنگريم…ميبينيم كه دليل ضعف و انهدام اين احزاب يك نكته بوده است و آنهم فاصله ي عميق و در حد تعارض و مقابله ي با نظام حاكم زمان خود بوده است…و اين نكته ي مهم و كليدي در زمان معاصر ما نيز كاملا ساري و منطبق بوده است…

بعد از پيروزي انقلاب و تشكيل احزاب مختلف همواره در كشور ما پازل قدرت ٢قطبي بوده است ابتداي انقلاب راست و چپ…و بعدها اصول گرا و اصلاح طلب..

ولي آنچه اصل ماجراست اينجاست كه آيا اصلاح طلبان را بايد در واقع برانداز و مقابل حاكميت و نظام جمهوري اسلامي انگاشت؟!

قطعا چنين انگاره و برداشتي از اصلاح طلبان يك ظلم آشكار به تمامي نيروهاي مخلص و عاشق وطن و مملكت است

آنچه نگارنده به عنوان يك پژوهشگر و كنشگر سياسي اشتباهات تاريخي و آشكار اصلاح طلبان در سال ٧٦و علي الخصوص در مجلس ششم مي نامم چنان خام و ناپخته مي نمود كه امروز هنوز هم اصلاح طلبان راستين و معتدل نتوانسته اند انگ و برچسب آن كنش ها و رفتارهاي سياسي تا حدودي تندروانه و راديكال را آنهم از جرياني كه خود مدعي مبارزه با راديكاليسم بود را بزدايد…و قطعا در مجلس هاي نهم؛دهم و يازدهم آن اصلاح طلباني كه تنها بخاطر عضويت در احزاب اصلاح طلب رد صلاحيت شدند پس از گذشت سالها تاوان آن اشتباهات تاريخي را پس دادند…نمايندگاني كه اگر به كارنامه ي نمايندگي آنها بخصوص در خوزستان بنگريم به غير از كار سياسي هيچ كار ساختاري و سازندگي…اقتصادي و اجتماعي در آن دوران نكرده اند و وظايف نمايندگي خود را تنها در همان رفتارهاي سياسي آن زمان مجلس تعريف مي كنند …انگار كه اين افراد تنها نماينده ي اقشار سياسي مملكت بوده اند و مابقي مردمي كه حل مشكلات خود را در قامت حضور آنان مي ديدند كاملا نامراد و ناديده گرفته شدند…!و طرح اين سوال كه آيا وظايف ذاتي نمايندگي تنها شركت در جلسات و منازعات سياسي است يا پيگيري و حل مشكلات تمام اقشار مردم و نمايندگي تمام اقشار…؟موضوعي است كه فرصتي مقتضي براي طرح آن مي طلبد

در سال ٧٦ البته جريان اصلاح طلبي جوان و نوپا بود و شايد جريان عليرغم محبوبيت فراوان و فراگير كه بسان موجي تمام كشور را به يكباره در بر گرفت فاقد پختگي و تجربه ي لازم بود طوري كه به كارنامه ي مجلس ششم كه مي نگريم دوره اي سرشار از اعتصابات و اختلافات در مجلس و…ميبينيم كه جز جدايي كامل اصلاح طلبان از پيكره ي نظام و قرار گرفتن آنها روبروي نظام و حاكميت حاصلي در بر نداشته است حال آنكه در سياست همواره تقابل دنباله دار و عير منقطع هيچ حاصلي ندارد و تنها در تعامل حتي نسبي است كه مي توان به نتايجي رسيد…

حركات و كردار آن روز اصلاح طلبان در مجلس سبب شد كه از آن ببعد روزبروز اصلاح طلبان از نظام فاصله گرفته و جناح مقابل از مجلس تا…تمام پست هاي كليدي را در دست گرفته و اهداف كلان خود را به پيش ببرد…

ولي بعد از خوابيدن موج احساسات در ٧٦و در سال هاي بعد كه فضا آرامتر و التهابات كاهش يافت چه نيكو بود كه افراد رأس جريان اصلاح طلبي با عقلانيت و نگاه به آينده…رفتاري معتدل تر و هم راستا تر از قبل پيشه ميكردند

وقتي سيدمحمد خاتمي بارها اعلام مي دارد كه كشور؛مردم و نظام خط قرمز ماست…و خود در دوره اي كه بعضي از بظاهر اصلاح طلبان در خفا بدنبال تحريم انتخابات بودند…در دماوند در پاي صندوق حاضر شده و راي مي دهد…نشان مي دهد كه ما اصلاح طلبان خود را جز نظام و كشور جمهوري اسلامي ايران مي دانيم و سرنوشت مملكت مان برايمان مهم بوده و خواهان شركت در تعيين سرنوشت خويش هستيم

امروز پس از سالها نقش بي حاصل اپوزوسيوني بازي كردن توسط بعضي اصلاح طلبان كه فقط سبب محدود شدن و حتي ممنوع شدن احزابي چون مشاركت گرديد و نيز سبب بسياري از رد صلاحيت هاي اصلاح طلبان مخلص و دلسوز مردم و نظام در انتخابات هاي مختلف گرديد و باعث سوختن تر و خشك باهم گرديد و ميدان بازي سياست را با دستان خود تقديم حريف نمودند وقت آن فرا رسيده كه اصلاح طلبان دلسوز و متعهد با رويكردي جديد نسبت به مرزبندي با آنانكه معاضد نظام بوده و اصلاح طلب نماياني كه دشمني عميق خود با مردم و انقلاب را در پوشش فعاليت هاي حزبي استتار كرده اند…مشخص نموده و با ارتباط مستمر و نزديك با حاكميت نظام و برگزاري جلسات با رهبر معظم انقلاب در عين حفظ مواضع قابل دفاع و واقعي خود كه مردم سالاري در راس آن است به اين تقابل و تعارض ناخواسته كه ميراث اشتباه بزرگ پيشينيان است خاتمه داده و از راهنمايي ها و توصيه هاي پدرانه و عالمانه ي رهبر فرزانه ي انقلاب بهره جويند

امروز اصلاح طلبان واقعي دلسوز مردم و انقلاب بوده و به ايجاد اصلاحات در پيكره ي سيستم علي الخصوص در موضوعاتي چون اقتصاد؛فرهنگ؛سياست و…بخاطر مانايي و ماندگاري نظام اسلامي معتقدند و خود را با حفظ ديدگاه هاي حزبي سرباز مردم؛نظام و انقلاب مي دانند پس بايد با دوري از تعارضاتي كه بعضي افراد از روي بدخواهي و تماميت خواهي به آن دامن مي زنند به اعتمادسازي و اثبات خود پرداخته و سعي در برداشتن هرچه بيشتر موانع موجود ميان اصلاح طلبان و حاكميت بپردازند

در اين فرآيند نيروهايي چون دكتر عارف كه مورد اعتماد كامل نظام و مقبوليت وسيع اصلاح طلبان مي باشند در تهران و نيز در استان هايي چون خوزستان اصلاح طلباني چون دكتر برات قباديان و سركار خانم دكتر پروانه سلحشوري با آن كاريزما و محبوبيتي كه بين اقشار مردم و جوانان اصلاح طلب دارند مي توانند نقش كليدي ايفا نمايند

بي گمان امروز دكتربرات قباديان از تمام نمايندگان و مسئولان خوزستان در استان محبوب تر و مقبول تر است و مي تواند نقشي تاريخي در ترميم اين ارتباط بين نظام و اصلاح طلبان ايفا نمايد

سخنان و تمجيد آيت الله جزايري نماينده محترم ولي فقيه و رهبر معظم انقلاب در استان از دكتر قباديان و همسر محترم ايشان دكتر سلحشوري كه نماينده ي تهران مي باشد بار ديگر نشان داد كه مي توان اصلاح طلبي معتقد و محبوب بود و مورد تاييد و اعتماد نظام و حاكميت نيز بود و نشان از اين موضوع دارد كه اصلاح طلبان واقعي(و نه البته آنان كه از اين جايگاه براي رسيدن به مطامع شخصي در خوزستان بهره گرفته اند و سوء استفاده هاي بسيار نموده اند!) در واقع خود را خادم مردم مي دانند و در همه حال و هر مسئوليت و مقامي كه باشند اولويت شان حل مشكلات مردم و كمك به رشد و تعالي جامعه است

چندين ماه بيشتر به انتخابات رياست جمهوري نمانده است و اصلاح طلبان اگر ميخواهند از قافله ي رقابت عقب نمانند بايد ارتباطات خود را با نظام و حاكميت بطور جدي ترميم كرده و نيز ارتباطاتتشان با مردم را تحكيم بخشند…و بايد در اقليم سياسي خود غزلي نو سروده و طرحي نو دراندازند…

پنجم شهريور٩٥/ بابك طهماسبي

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

19 + 4 =

logo-samandehi